۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

رضا فاضلی بر روی توییتر

به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد

با درود بر شما ایرانیان، شما همدلان و شما عاشقانی که باری دگر شوری آفریدید که یقینا آتش فروزنده را شعله ور تر ساخت. همیشه پس از شب، صبح و پس اشک های مداوم، خنده بر لب می آید. همیشه شب نمی ماند و همیشه اشک جاری نمیشود چون ما تغییر را خواهانیم. این تغییر، تنها به تغییر رژیم ختم نمیشود و یا وقتی از آزادی می گوییم، گمان دقیقا به آن صورتی نیست که برخی دوستان بر زبان می آورند و احساسات پاکشان را با دیگر مسائل در هم می آمیزند. تغییر و آزادی، ریشه ای باید باشد و آنروز که ما به آزادی فکر کردیم و آزادی را در عمق وجودمان تصور کردیم، آزادیم و این همچنان در حال تکامل است. کاملا مبراست که عمر این رژیم به چهارسال آتی نخواهد کشید و بزودی در چاه کثیف تاریخ سقوط خواهد کرد و یا در گردابی از لجنزار که کارکترهای منفی تاریخ به آن پیوستند فرو خواهد رفت. اما آن چیزی که مهم است به دست آوریم، آزادی به معنای حقیقی و تغییر در وجود خودمان است.

فکر کردیم رضا فاضلی نازنین، پدر بزرگمان را در توییتر هم اضافه کنیم و با نام و یاد او میکروبلاگینگ هم راه اندازی شود. چنین شد که در شبکه توییتر، یک اکانت با نام این عزیز ایجاد نمودیم تا به صورت کوتاه نویسی هم با شما باشیم و نزدیک تر به شما
رضا فاضلی را می توانید از لینک زیر در توییتر بیایید:
http://twitter.com/rezafazeli

۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه

من صدای طبل را می شنوم

ای کاش کمی بیشتر با ما میگذراند تا صدایی را که می شنید و چه خوش هم شنید، این روزها را می دید که فرزندانش در ایران پاک ما، چه دلیرانه در مقابل حملات دشنه می ایستند و جان می دهند اما ایرانی آباد و آزاد را طلب می کنند.
در حدود یک هفته است که فرزندان ایران در این برهه تاریخی یک بار دیگر به پا خواسته اند و خواهان ایرانی آزاد هستند. شعار مرگ بر دیکتاتور امروز گوش ضحاکان خونخوار را کر کرده است و "هیهات بازگشت به غارت" سر می دهند. روشن است که این برون ریزی خودجوش مردمان پاک این دیار جای تحسین بی کران دارد و صد البته ایستادگیشان بدون هیچ سلاح خاصی به جز سنگ و اعضای بدنشان که بی رحمانه این روزها دریده می شود. اما تحسین تنها کافی نخواهد بود و اینان حتما از برون مرزها انتظاراتی فراتر از آن چیزی دارند که بنگاه های خبری اطلاع رسانی میکنند.
دلهای صاف شما مردم امروز در مقابل سنگهایی که درون سینه نامردان قرار دارد پیروز است فقط کمی دیگر تاب بیاورید، دوستان و هم میهنان شما برون از مرزهای آن کهن دیارا هم تلاششان را می کنند و امید می رود با این استقامت، ایستادگی و پایمردیتان در کنار هم، دختر و پسر، پیروزی نزدیک باشد و هست... می دانیم که هست...
اندکی صبر سحر نزدیک است...