«بهار» عوامل خودکشی در نوجوانان به ویژه دختران را بررسی میکند؛
فوران سرخوردگیها
میگل هشترودی
بعد از این که خودکشی دو دختر در اصفهان همه را در شوک فرو برد حالا چند روزی است که فیلم آنها در فضای مجازی دست به دست میشود و همه را در بهتی عمیق فرو برده است. «شرایط این طور ایجاب میکند» مهم ترین واژه ای است که در این فیلم دو دقیقه ای میتوان شنید! شرایطی که ایجاب میکند تا این دو دختر خودشان را از پل چمران پایین بیندازند. بعد از تمام گمانه زنیها نهایتا فضای مجازی به جای مسئولان بخشی از معمای مرگ دو دختر جوان را حل کرد. معمایی که از چالش راست یا دروغ «نهنگ آبی» به «امیر و محمد» ختم شد. از یاد نبریم که این نوجوانان حاصل تربیت اجتماعی دیروز ما هستند و اگر این چنین خوشحال خود را به مسلخ بلا میکشانند یعنی یک جای کار ما میلنگد! چیزی که خیلی از مسئولین چشم از آن میبندند و آن را نادیده میگیرند.
***
خودکشی یا پیک نیک
آن گونه که در فیلم دیده میشود دو دختر نوجوان در حالی آخرین گامها را به سوی خودکشی برمیدارند که نه نشانه ای از ترس و اضطراب در آنها چشم میخورد و نه حتی ناامیدی. می گویند و می خندند به طوری که انگار پیک نیک مقصد نهایی آنها خواهد بود نه مسلخ بلا! نه پریندن از پل! نه خودکشی! بارها تاکید میکنند که « دیدی راست گفتیم! دیدی الکی نگفتیم!» و این یعنی بارها و بارها به خودکشی فکر کردهاند و آن را با دیگران در میان گذاشته اند. دختران نوجوانی که هر دو به داشتن دوست جنس مخالف (بخوانید دوست پسر!) معترف هستند و برای اعضای خانواده شان پس از خود ابراز نگرانی و آرزوی خوشبختی میکنند، به ظاهر درگیر افسردگی و بیماریهاي شایعِ مشابه نیستند و حتی چندان تعمقی در خصوص پس از مرگ نکردهاند؛ تنها عزمشان را بر خودکشی جزم و برای رقم زدن آن، برنامه ریزی کردهاند و بس!
نوجوانانی که دختر هستند و بر اساس این شاخص میتوان دریافت که چه سهمی از قصور متوجه نهادهایی است که نتوانستهاند روحیات ایشان را درک کرده و به تناسب حال و احوالشان، برایشان برنامه تدارک دیده و مسیرشان را از این مرگ دلخراش دور کنند؛ اما این هم سبب نشده که هیچ واکنشی را شاهد باشیم. بسیاری از کاربران فضای مجازی از دیدن این فیلم بر خود بلرزند و در هضم ماجرا ابراز عجز کردند. شرایطی عجیب که با توجه به سیطره شدید دنیای مجازی در زندگیهایمان، نمیتوان آن را ناشی از بی اطلاعی مسئولان از این رویداد دانست که به ندید گرفتن این فیلم و واقعیتهايي که برملا میکند شباهت بیشتری دارد؛ واقعیتهايي از جنس به سخره گرفته شدن مرگ توسط برخی از نوجوانان کشور!
آموزشوپرورش، بی واکنش به ماجرا
بعد از وقوع این حادثه، شاید خیلیها منتظر انتشار خبر از سوی آموزشوپرورش استان اصفهان در این زمینه بودند. انتظاری که نتیجهای در برنداشت و سوم آبان بهواسطه برگزاری انتخابات شورای دانشآموزی مدیرکل آموزشوپرورش استان اصفهان بر بسترسازی مشارکت دانش آموزان در تصمیمگیریها تاکید کرده و اعلام کرده بود تصمیمگیری برای دانشآموزان در اتاقهای بسته، مردود است. در همایش دیگری نیز معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزشوپرورش استان اصفهان عنوان کرده در شرایط فعلی، آموزشوپرورش بهترین عملکرد را در سطح کشور و استان به خود اختصاص داده است. محمدجواداحمدی، در گردهمایی معاونان پرورشی و تربیتبدنی ادارات آموزشوپرورش استان اصفهان اظهار کرد:« در بحث آسیبها و رفتارهای پرخطر در میان دانش آموزان، متاسفانه در 20 روز گذشته اخباری بهدستآمده است که باید بهمنظور رفع این معضلات اجتماعی گامهای اساسی برداشته شود و کارشناسان باید با حساسیت بیشتری موضوعات مختلف را دنبال کنند.
خودکشی در ملا عام نوعی اعتراض
چندی پیش امیرمحمود حریرچی، جامعهشناس وعضو هیات علمی دانشگاه طباطبائی در رابطه با کاهش سن خودکشی گفته بود: بیشتر کسانی که دست به خودکشی زدهاند؛ دچار افسردگیهای شدید شدند و احساس تنهایی میکنند. آنها همچنین احساس میکنند کسی آنها را نمیبیند و برایشان ارزشی قائل نیست. مردان برای از بین بردن خودشان به وسیله خودکشی جدیتر هستند، اما زنان به وسیله خودکشی بیشتر میخواهند به جامعه یا به خانواده پیام دهند که چرا دیده نمیشوند.او درباره علت و شیوع خودکشی در ملاءعام گفت: خودکشی در ملاءعام یک اعتراض و فریاد است. زمانی که کسی میخواهد به دیگران بفهماند در چه وضعیتی به سر میبرد، در ملاءعام خودکشی میکند. خودکشی در ملاءعام در واقع یک نوع از اعتراض است. خودکشی دو دختر نوجوان در اصفهان و خودکشیهایی که به وسیله مترو صورت میگیرد از این دست است. جامعه باید پیام کسانی که در ملاءعام خودکشی میکنند را بررسی کند. افرادی که دست به این اقدام میزنند، نمیخواهند علت مرگشان خاموش باشد.
افسردگی دختران سه برابر
بیش تر از پسران
حریرچی درباره علت زنانه شدن خودکشی نیز گفته بود: اقدام به خودکشی با عمل به خودکشی که منجر به مرگ میشود، متفاوت است. علت خودکشی افسردگی است و افسردگی از تنهایی میآید. زنان و دختران در جامعه ما تنهاترند، یعنی فرصتهایی که بتوانند با دیگران باشند و شاد زندگی کنند برایشان به رسمیت شناخته نمیشود. متاسفانه خانوادهها حاضرند به پسرانشان آزادی بدهند، اما همان آزادی را برای دخترانشان قائل نیستند و جامعه نیز به همین گونه است یعنی بسیاری از مسائل برای پسران قابل قبول است، اما برای دختران اینطور نیست. حتی اگر مردی به زنش خیانت کند، جامعه با این موضوع کنار میآید و با این مسئله به شکل سنتی برخورد میکند. دختران ما امروز نسبت به حق خود آگاه هستند و میدانند از نظر حقوق با مردان برابرند. وقتی دختران را محدود میکنیم؛ یعنی عملا ایجاد محدودیت برای دختران و آزادی بیشتر برای پسران اتفاق میافتد و پسران و مردانی که درست تربیت نشدند، راحتتر دست به ناهنجاری اخلاقی میزنند. متاسفانه امروز شرایطی را ایجاد کردیم که دختران آسیبپذیرتر شدند. قوانین، مقررات و عرف جامعه همه به جوانان آسیب زده است. شادی در جامعه به رسمیت شناخته نمیشود این مسئله برای دختران بیشتر است. متاسفانه شادی را مترادف با بیبند و باری میدانیم. زمانی که نمیتوانیم شرایط تفریحات سالم را برای جوانان مهیا کنیم و تفریحات سالم گران است همه چیز به شکل زیرزمینی ایجاد میشود که بسیار خطرناک است و با زیرزمینی کردن شادیها و سرگرمیها، آن را به سمت غیرسالم بودن میکشانیم. با این شرایط دختران نمیتوانند احساسات و هیجانات خود را بروز دهند. آمار افسردگی دختران تا سه برابر بالاتر از آمار افسردگی در پسران است.
او در ادامه توضیح داد: نوجوانان به دنبال هویت و خودشناسی هستند، افراد در دوره نوجوانی میخواهد استقلال خود را بیان کند و بگویند من هستم. اگر راه صحیح جلوی آنها نگذاریم خود به خود به راههای ناصحیح روی میآورند و سعی میکنند با ناهنجاری خودشان را نشان دهند، بنابراین ما باید درک کنیم، نوجوانان میخواهند؛ هویت خود را پیدا کنند و باید به آنها در این زمینه با توجه به شرایط و استعدادهایشان کمک کنیم. متاسفانه هویت نوجوانان ما فقط به کارنامه تحصیلیشان بستگی دارد در صورتی که هویت به هیچ وجه ربطی به کارنامه ندارد. تناقضهای زیادی در جامعه ما وجود دارد و دچار بحران هویت در جامعه هستیم که نوجوانان نیز بسیار بیشتر از اقشار دیگر درگیر آن هستند.
«خشم فروخورده»از عوامل خودکشی در دخترانِ دانشآموز
روز گذشته عباسعلی باقری، مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران گفت: در پسرها خشونت و در دخترها خشم بالاتر است. پسرها خشونت را بروز میدهند که منجر به کارهای خطرناک میشود، اما دخترها چون بروز نمیدهند به شکل خشم باقی میماند و بعد سر خودشان بلا میآورند که منجر به خودکشی در دختران میشود.
وی افزود: زمانی که دانشآموزان با مشکلات مواجه میشوند، باید آنها را به مشاور ارجاع داد به همین خاطر در دبیرستانها مشاورهایی را در نظر گرفتهایم و یا کودکان را به مراکز مشاوره ارجاع میدهیم. خشم فروخورده به عدم مهارتهایی مربوط میشود که فرد در طول زندگی نیاز داشته اما آموزش ندیده است. افکار پرخطر در پسرها بیشتر است، اگر یک مشکل برای یک نوجوان به وجود بیاید، آن نوجوان باید یاد گرفته باشد که مشکل را تبدیل به مسئله کند و به دنبال راهحل برای آن باشد چون نوجوان این را آموزش ندیده است در ذهن او این مشکل میماند. خانوادهها مهارت فرزندپروری کمی دارند، آموزش و پرورش هم فرصت و امکانات کافی را برای این کار ندارد. آموزش و پرورش فضای کمی دارد و به همین خاطر تمام محیط یک مدرسه تبدیل به کلاس میشود حتی در برخی مواقع فضای ورزشی نیز از دانشآموزان دریغ میشود؛ فضایی که میتواند در شادی دانشآموزان تاثیرگذار باشد.
مهم ترین اقدامات پیشگیریکننده
دکتر ملکوتی رئیس جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران معتقد است که مشاوران مدرسه باید نسبت به این موضوع اقدامات موثری همچون ارائه آموزشهای لازم و مشاورههای کوتاه مدت به همکلاسیها، سایر دانشآموزان مدرسه و حتی اولیای مدرسه انجام دهند. او میگوید: آموزش علایم افسردگی و شرایط بحران روانی به اولیا مدرسه، والدین و دانشآموزان میتواند در شناسایی افراد و دانشآموزان در معرض خطر کمک کند و موجب پیشگیری از تکرار حادثهای مشابه شود. چنین اقدامی میتواند از سوی مرکز مشاوره سازمان آموزش و پرورش و یا کارشناسان بهداشت روان شبکه بهداشت انجام شود.
اما آن چه بیش از هر چیزی اهمیت دارد این است که از آن جایی که خودکشی یک پدیده اجتماعی است و آثار روانی و اجتماعی زیادی بر جامعه تحمیل میکند، کتمان این حادثه نه تنها به پیشگیری از بروز وقایع مشابه کمک نمیکند بلکه خطر بروز آن را افزایش میدهد بنابراین بررسی روانشناسانه و درک آسیبهای موجود در فرد متوفی و اقدام کننده به خودکشی میتواند از بروز موارد مشابه پیشگیری کند. البته به شرط آن که این اقدامات به آموزشهای مناسب در خانواده و مدرسه منتهی شود.
***
خودکشی یا پیک نیک
آن گونه که در فیلم دیده میشود دو دختر نوجوان در حالی آخرین گامها را به سوی خودکشی برمیدارند که نه نشانه ای از ترس و اضطراب در آنها چشم میخورد و نه حتی ناامیدی. می گویند و می خندند به طوری که انگار پیک نیک مقصد نهایی آنها خواهد بود نه مسلخ بلا! نه پریندن از پل! نه خودکشی! بارها تاکید میکنند که « دیدی راست گفتیم! دیدی الکی نگفتیم!» و این یعنی بارها و بارها به خودکشی فکر کردهاند و آن را با دیگران در میان گذاشته اند. دختران نوجوانی که هر دو به داشتن دوست جنس مخالف (بخوانید دوست پسر!) معترف هستند و برای اعضای خانواده شان پس از خود ابراز نگرانی و آرزوی خوشبختی میکنند، به ظاهر درگیر افسردگی و بیماریهاي شایعِ مشابه نیستند و حتی چندان تعمقی در خصوص پس از مرگ نکردهاند؛ تنها عزمشان را بر خودکشی جزم و برای رقم زدن آن، برنامه ریزی کردهاند و بس!
نوجوانانی که دختر هستند و بر اساس این شاخص میتوان دریافت که چه سهمی از قصور متوجه نهادهایی است که نتوانستهاند روحیات ایشان را درک کرده و به تناسب حال و احوالشان، برایشان برنامه تدارک دیده و مسیرشان را از این مرگ دلخراش دور کنند؛ اما این هم سبب نشده که هیچ واکنشی را شاهد باشیم. بسیاری از کاربران فضای مجازی از دیدن این فیلم بر خود بلرزند و در هضم ماجرا ابراز عجز کردند. شرایطی عجیب که با توجه به سیطره شدید دنیای مجازی در زندگیهایمان، نمیتوان آن را ناشی از بی اطلاعی مسئولان از این رویداد دانست که به ندید گرفتن این فیلم و واقعیتهايي که برملا میکند شباهت بیشتری دارد؛ واقعیتهايي از جنس به سخره گرفته شدن مرگ توسط برخی از نوجوانان کشور!
آموزشوپرورش، بی واکنش به ماجرا
بعد از وقوع این حادثه، شاید خیلیها منتظر انتشار خبر از سوی آموزشوپرورش استان اصفهان در این زمینه بودند. انتظاری که نتیجهای در برنداشت و سوم آبان بهواسطه برگزاری انتخابات شورای دانشآموزی مدیرکل آموزشوپرورش استان اصفهان بر بسترسازی مشارکت دانش آموزان در تصمیمگیریها تاکید کرده و اعلام کرده بود تصمیمگیری برای دانشآموزان در اتاقهای بسته، مردود است. در همایش دیگری نیز معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزشوپرورش استان اصفهان عنوان کرده در شرایط فعلی، آموزشوپرورش بهترین عملکرد را در سطح کشور و استان به خود اختصاص داده است. محمدجواداحمدی، در گردهمایی معاونان پرورشی و تربیتبدنی ادارات آموزشوپرورش استان اصفهان اظهار کرد:« در بحث آسیبها و رفتارهای پرخطر در میان دانش آموزان، متاسفانه در 20 روز گذشته اخباری بهدستآمده است که باید بهمنظور رفع این معضلات اجتماعی گامهای اساسی برداشته شود و کارشناسان باید با حساسیت بیشتری موضوعات مختلف را دنبال کنند.
خودکشی در ملا عام نوعی اعتراض
چندی پیش امیرمحمود حریرچی، جامعهشناس وعضو هیات علمی دانشگاه طباطبائی در رابطه با کاهش سن خودکشی گفته بود: بیشتر کسانی که دست به خودکشی زدهاند؛ دچار افسردگیهای شدید شدند و احساس تنهایی میکنند. آنها همچنین احساس میکنند کسی آنها را نمیبیند و برایشان ارزشی قائل نیست. مردان برای از بین بردن خودشان به وسیله خودکشی جدیتر هستند، اما زنان به وسیله خودکشی بیشتر میخواهند به جامعه یا به خانواده پیام دهند که چرا دیده نمیشوند.او درباره علت و شیوع خودکشی در ملاءعام گفت: خودکشی در ملاءعام یک اعتراض و فریاد است. زمانی که کسی میخواهد به دیگران بفهماند در چه وضعیتی به سر میبرد، در ملاءعام خودکشی میکند. خودکشی در ملاءعام در واقع یک نوع از اعتراض است. خودکشی دو دختر نوجوان در اصفهان و خودکشیهایی که به وسیله مترو صورت میگیرد از این دست است. جامعه باید پیام کسانی که در ملاءعام خودکشی میکنند را بررسی کند. افرادی که دست به این اقدام میزنند، نمیخواهند علت مرگشان خاموش باشد.
افسردگی دختران سه برابر
بیش تر از پسران
حریرچی درباره علت زنانه شدن خودکشی نیز گفته بود: اقدام به خودکشی با عمل به خودکشی که منجر به مرگ میشود، متفاوت است. علت خودکشی افسردگی است و افسردگی از تنهایی میآید. زنان و دختران در جامعه ما تنهاترند، یعنی فرصتهایی که بتوانند با دیگران باشند و شاد زندگی کنند برایشان به رسمیت شناخته نمیشود. متاسفانه خانوادهها حاضرند به پسرانشان آزادی بدهند، اما همان آزادی را برای دخترانشان قائل نیستند و جامعه نیز به همین گونه است یعنی بسیاری از مسائل برای پسران قابل قبول است، اما برای دختران اینطور نیست. حتی اگر مردی به زنش خیانت کند، جامعه با این موضوع کنار میآید و با این مسئله به شکل سنتی برخورد میکند. دختران ما امروز نسبت به حق خود آگاه هستند و میدانند از نظر حقوق با مردان برابرند. وقتی دختران را محدود میکنیم؛ یعنی عملا ایجاد محدودیت برای دختران و آزادی بیشتر برای پسران اتفاق میافتد و پسران و مردانی که درست تربیت نشدند، راحتتر دست به ناهنجاری اخلاقی میزنند. متاسفانه امروز شرایطی را ایجاد کردیم که دختران آسیبپذیرتر شدند. قوانین، مقررات و عرف جامعه همه به جوانان آسیب زده است. شادی در جامعه به رسمیت شناخته نمیشود این مسئله برای دختران بیشتر است. متاسفانه شادی را مترادف با بیبند و باری میدانیم. زمانی که نمیتوانیم شرایط تفریحات سالم را برای جوانان مهیا کنیم و تفریحات سالم گران است همه چیز به شکل زیرزمینی ایجاد میشود که بسیار خطرناک است و با زیرزمینی کردن شادیها و سرگرمیها، آن را به سمت غیرسالم بودن میکشانیم. با این شرایط دختران نمیتوانند احساسات و هیجانات خود را بروز دهند. آمار افسردگی دختران تا سه برابر بالاتر از آمار افسردگی در پسران است.
او در ادامه توضیح داد: نوجوانان به دنبال هویت و خودشناسی هستند، افراد در دوره نوجوانی میخواهد استقلال خود را بیان کند و بگویند من هستم. اگر راه صحیح جلوی آنها نگذاریم خود به خود به راههای ناصحیح روی میآورند و سعی میکنند با ناهنجاری خودشان را نشان دهند، بنابراین ما باید درک کنیم، نوجوانان میخواهند؛ هویت خود را پیدا کنند و باید به آنها در این زمینه با توجه به شرایط و استعدادهایشان کمک کنیم. متاسفانه هویت نوجوانان ما فقط به کارنامه تحصیلیشان بستگی دارد در صورتی که هویت به هیچ وجه ربطی به کارنامه ندارد. تناقضهای زیادی در جامعه ما وجود دارد و دچار بحران هویت در جامعه هستیم که نوجوانان نیز بسیار بیشتر از اقشار دیگر درگیر آن هستند.
«خشم فروخورده»از عوامل خودکشی در دخترانِ دانشآموز
روز گذشته عباسعلی باقری، مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران گفت: در پسرها خشونت و در دخترها خشم بالاتر است. پسرها خشونت را بروز میدهند که منجر به کارهای خطرناک میشود، اما دخترها چون بروز نمیدهند به شکل خشم باقی میماند و بعد سر خودشان بلا میآورند که منجر به خودکشی در دختران میشود.
وی افزود: زمانی که دانشآموزان با مشکلات مواجه میشوند، باید آنها را به مشاور ارجاع داد به همین خاطر در دبیرستانها مشاورهایی را در نظر گرفتهایم و یا کودکان را به مراکز مشاوره ارجاع میدهیم. خشم فروخورده به عدم مهارتهایی مربوط میشود که فرد در طول زندگی نیاز داشته اما آموزش ندیده است. افکار پرخطر در پسرها بیشتر است، اگر یک مشکل برای یک نوجوان به وجود بیاید، آن نوجوان باید یاد گرفته باشد که مشکل را تبدیل به مسئله کند و به دنبال راهحل برای آن باشد چون نوجوان این را آموزش ندیده است در ذهن او این مشکل میماند. خانوادهها مهارت فرزندپروری کمی دارند، آموزش و پرورش هم فرصت و امکانات کافی را برای این کار ندارد. آموزش و پرورش فضای کمی دارد و به همین خاطر تمام محیط یک مدرسه تبدیل به کلاس میشود حتی در برخی مواقع فضای ورزشی نیز از دانشآموزان دریغ میشود؛ فضایی که میتواند در شادی دانشآموزان تاثیرگذار باشد.
مهم ترین اقدامات پیشگیریکننده
دکتر ملکوتی رئیس جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران معتقد است که مشاوران مدرسه باید نسبت به این موضوع اقدامات موثری همچون ارائه آموزشهای لازم و مشاورههای کوتاه مدت به همکلاسیها، سایر دانشآموزان مدرسه و حتی اولیای مدرسه انجام دهند. او میگوید: آموزش علایم افسردگی و شرایط بحران روانی به اولیا مدرسه، والدین و دانشآموزان میتواند در شناسایی افراد و دانشآموزان در معرض خطر کمک کند و موجب پیشگیری از تکرار حادثهای مشابه شود. چنین اقدامی میتواند از سوی مرکز مشاوره سازمان آموزش و پرورش و یا کارشناسان بهداشت روان شبکه بهداشت انجام شود.
اما آن چه بیش از هر چیزی اهمیت دارد این است که از آن جایی که خودکشی یک پدیده اجتماعی است و آثار روانی و اجتماعی زیادی بر جامعه تحمیل میکند، کتمان این حادثه نه تنها به پیشگیری از بروز وقایع مشابه کمک نمیکند بلکه خطر بروز آن را افزایش میدهد بنابراین بررسی روانشناسانه و درک آسیبهای موجود در فرد متوفی و اقدام کننده به خودکشی میتواند از بروز موارد مشابه پیشگیری کند. البته به شرط آن که این اقدامات به آموزشهای مناسب در خانواده و مدرسه منتهی شود.